عاشقانه ها و دلنوشته های نازک تر از گل!

ساخت وبلاگ
مفتخرم که داستان کوتاهم با عنوان: "مرگ خوب بچه گربه ی بنفش"، جزو آثار برگزیده و راه یافته به دور بعدی جایزه ادبی واژه، از بین نهصد اثر ارسالی قرار گرفته.برشی از این داستان کوتاه:یک­دفعه لای آشغال­ های ته سطل، چیزی می­ بینم که برق می­ زند. تا کمر توی سطل خم می­ شوم و بیرون می­ آورم­ اش. یک گلسر طلایی است به شکل ماهی که تمام ­اش پولک­ دوزی شده است. پولک­ های براق طلایی! این بهترین عایدی امشب­ ام است. با گوشه­ ی روسری­ ام تمیزش می­ کنم و می­زنم ­اش به موهای موج­دارِ شیبا. می­ خندد. چقدر بچه ­ام خوشگل است. دوست­ اش دارم. می­ خواهم توی بغل­ ام بگیرم­ اش، اما شیبا نیست. شیبا کجاست؟ دلم خیلی گرفته است. مادرم همیشه می­ گفت وقتی دلت می­ گیرد، خیال کن! خیال را کسی نمی ­تواند از آدم بگیرد.نازنین جهانگیری + نوشته شده در سه شنبه بیست و چهارم بهمن ۱۴۰۲ ساعت 11:54 توسط  |  عاشقانه ها و دلنوشته های نازک تر از گل!...ادامه مطلب
ما را در سایت عاشقانه ها و دلنوشته های نازک تر از گل! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mnazaninjahangiri66a بازدید : 20 تاريخ : چهارشنبه 9 اسفند 1402 ساعت: 17:45

"آفتابگردان"

خورشید من!

تمام عمر،

سر به هوای تو بوده

قلبِ کوچکِ این آفتابگردانِ عاشق!

برشی از رمان: رنج های عزیز، نازنین جهانگیری

+ نوشته شده در جمعه نوزدهم آبان ۱۴۰۲ ساعت 19:54 توسط  | 

عاشقانه ها و دلنوشته های نازک تر از گل!...
ما را در سایت عاشقانه ها و دلنوشته های نازک تر از گل! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mnazaninjahangiri66a بازدید : 31 تاريخ : يکشنبه 5 آذر 1402 ساعت: 15:01

کسی که ترک می شود،کسی که پس زده می شود، کسی که یک عالمه حرف نگفته، غده شده بیخ گلویش،دوست دارد برگردد به مکانِ مشترکش با معشوق! عین قاتلی که به محل جنایت، بازمی گردد. دوست دارد برگردد به امید معجزه ای!به بهانه ی چتری که کنار در جا مانده... کتابی که فراموش کرده از توی کتابخانه بردارد... یا لباسی که روی تخت رها شده...این ها بهانه اند برای بازگشت... به امید یافتن کورسوی امیدی توی چشم های یار! به امید این که بگوید: نرو! که مرا از تو گریز نیست! شاملو شود و اقبال تو آن قدر بلند باشد که بتوانی آیدای او باشی! ببرد تو را به بامِ بلندِ همچراغی!برشی از رمان رنج های عزیز، نازنین جهانگیری + نوشته شده در شنبه چهارم آذر ۱۴۰۲ ساعت 13:11 توسط  |  عاشقانه ها و دلنوشته های نازک تر از گل!...ادامه مطلب
ما را در سایت عاشقانه ها و دلنوشته های نازک تر از گل! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mnazaninjahangiri66a بازدید : 21 تاريخ : يکشنبه 5 آذر 1402 ساعت: 15:01

داشت دست هایش را توی هوا تکان و به پیرمردِ مسافر آدرس می داد که کجا پیاده شود. گویی رهبرِ ارکسترِ کائنات بود که با حرکات نرم انگشتانِ خوش تراشِ کشیده اش، تمام ذرات عالم را به رقص درمی آورد.دیدم یا خیال کردم که توی آینه، از پشتِ آن عینکِ غلیظِ سیاهِ لعنتی، نگاه نرمی به من که پشت سرش نشسته بودم، انداخت... چنان آتش گرفتم... سوختم... خاکستر شدم که بر شانه هایم دو تا بال رویید! آن زمان فهمیدم که من به این دنیا آمده ام که عاشق چشم های او شوم... چشم هایی که هرگز ندیده بودم!!عاشقش شده بودم بی اینکه هیچ چیز درباره اش بدانم... هیچ چیز... و عشق چه می تواند باشد، جز این خواستنِ بی انتهای سوزنده و عمیق! بی هیچ چشمداشتی... بی هیچ منطقی...ولی مگر می شود عاشق کسی شد، بی اینکه چشم هایش را دیده باشی؟!او که هر روز هزار تا مسافر را به مقصد می رساند، چه می دانست نافرجام و بی مقصد بودن یعنی چه؟او چه می دانست خواستنِ کسی، بی اینکه او بداند، چقدر ترسناک است...و از آن ترسناک تر، این که: بداند. بداند و هیچ کاری نکند...برشی از داستان کوتاهِ : "راننده ی خط چهل و نه"، نازنین جهانگیری + نوشته شده در شنبه چهارم آذر ۱۴۰۲ ساعت 13:25 توسط  |  عاشقانه ها و دلنوشته های نازک تر از گل!...ادامه مطلب
ما را در سایت عاشقانه ها و دلنوشته های نازک تر از گل! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mnazaninjahangiri66a بازدید : 24 تاريخ : يکشنبه 5 آذر 1402 ساعت: 15:01

از امروز یک آبان پیش فروش رمان رنج های عزیز در نشر شقایق آغاز شده و به مدت یک هفته ادامه خواهد داشت.

امیدوارم بخونین و موردپسندتون واقع بشه.

بااحترام، نازنین جهانگیری

+ نوشته شده در دوشنبه یکم آبان ۱۴۰۲ ساعت 13:32 توسط  | 

عاشقانه ها و دلنوشته های نازک تر از گل!...
ما را در سایت عاشقانه ها و دلنوشته های نازک تر از گل! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mnazaninjahangiri66a بازدید : 33 تاريخ : چهارشنبه 3 آبان 1402 ساعت: 19:54

سخت، کار کن!

برای آرزوهات بجنگ!

مواظب سلامتی ت باش!

نذار اخبار و جوّ فضای مجازی کنترل ت کنه!

برای موفقیت های کوچیک ت جشن بگیر!

ورزش کن!

امیدوار بمون... امیدوار بمون رفیق!

نازنین جهانگیری

+ نوشته شده در سه شنبه بیست و پنجم مهر ۱۴۰۲ ساعت 19:12 توسط  | 

عاشقانه ها و دلنوشته های نازک تر از گل!...
ما را در سایت عاشقانه ها و دلنوشته های نازک تر از گل! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mnazaninjahangiri66a بازدید : 30 تاريخ : چهارشنبه 26 مهر 1402 ساعت: 1:09

نوشتن برای من، راه ورود به سرزمینِ خیال انگیزِ آرزوهاست!

مفتخرم که داستان کوتاهم با عنوانِ " طبق روال پنج سالِ اخیر" جزو آثار برگزیده و راه یافته به مرحله ی نهایی جایزه ادبی بوته هست.

+ نوشته شده در سه شنبه بیست و پنجم مهر ۱۴۰۲ ساعت 19:43 توسط  | 

عاشقانه ها و دلنوشته های نازک تر از گل!...
ما را در سایت عاشقانه ها و دلنوشته های نازک تر از گل! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mnazaninjahangiri66a بازدید : 32 تاريخ : چهارشنبه 26 مهر 1402 ساعت: 1:09

جهانمصیبت های زیادی به خود دیده،جنگ های هولناک!ظلم های بی شمار! اما باز هم قاصدک، پیغام بری می کندو آفتابگردان، روشنگری!نه برفی بر زمین می ماند و نه آفتاب، همیشگی ست...ببین از چه راهی آمده ای!زخم های امروزت،عمیق تر از رنج های دیروزت نیستبه آسمان که نگاه کنی،باز هم راه تازه ای خواهی یافت!نازنین جهانگیریپ.ن: همیشه یه راهی هست.اگه رو زمین پیداش نکردی،تو آسمون دنبالش بگرد! + نوشته شده در سه شنبه سی و یکم مرداد ۱۴۰۲ ساعت 20:12 توسط  |  عاشقانه ها و دلنوشته های نازک تر از گل!...ادامه مطلب
ما را در سایت عاشقانه ها و دلنوشته های نازک تر از گل! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mnazaninjahangiri66a بازدید : 42 تاريخ : چهارشنبه 8 شهريور 1402 ساعت: 13:26

نمیشه خورشیدو حاشا بکنی، حتی پشت سایه ها و پرده ها

یه روزی همه کبوتر میشیمو، نمی مونه هیشکی پشت نرده ها

بخشی از ترانه ی معجزه

سیاوش قمیشی، نازنین جهانگیری

+ نوشته شده در جمعه یازدهم فروردین ۱۴۰۲ ساعت 12:32 توسط  | 

عاشقانه ها و دلنوشته های نازک تر از گل!...
ما را در سایت عاشقانه ها و دلنوشته های نازک تر از گل! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mnazaninjahangiri66a بازدید : 83 تاريخ : چهارشنبه 30 فروردين 1402 ساعت: 18:09

معجزههر چه تیره تر بشی ای شب سرد/ ما مثه هر چی ستاره، روشنیمتو تبر بشی واسه ریشه ی ما/ شک نکن بازم جوونه می زنیمهمه ی سازامونم که بشکنی/ با سرودِ خنده مون چه میکنی؟راهِ آرزومونو بستی ولی/ با پرِ پرنده مون چه می کنی؟نمیشه خورشیدو حاشا بکنی/ حتی پشتِ سایه ها و پرده هایه روزی همه کبوتر میشیم و / نمی مونه هیشکی پشتِ نرده هاخواننده و آهنگساز: سیاوش قمیشیترانه: نازنین جهانگیریپخش از شرکت ترانه + نوشته شده در شنبه پانزدهم بهمن ۱۴۰۱ ساعت 13:46 توسط  |  عاشقانه ها و دلنوشته های نازک تر از گل!...ادامه مطلب
ما را در سایت عاشقانه ها و دلنوشته های نازک تر از گل! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mnazaninjahangiri66a بازدید : 93 تاريخ : چهارشنبه 26 بهمن 1401 ساعت: 15:29